مریم بنیاسدی | مرجان بنیاسدی
دو حضور
نخستين آشنايى من با مريم و مرجان به عنوان دانشجو در دانشكده ملى هنر لاهور بود.
با توجه به هويت ايرانى خود، آنها علاقه وافرى به تاريخ، هنر، ارتباط آن با زمان حال و آميختن آن با فرهنگ و هنر در پاكستان ابراز كردند.
سابقه و رابطه فرهنگى مشترك بين اين دو كشور از ديرباز تا به امروز به خوبى نمايان است. از جمله اين روابط، زبان فارسى میباشد كه در شبه قاره زبان درباری پادشاهان گوركانى بوده است.
اين ارتباط عميق فرهنگى، راهگشايى بود براى هنر، خصوصاً هنر مينياتور و معمارى ايرانى كه شهرت جهانى دارد.
مريم و مرجان با به كار گرفتن تكنيكهاى منحصر به فرد، اين زبان را در فرم هنر معاصر بيان كرده اند.
مريم در رشته مينياتور گوركانى، هنرى كه تا به امروز در پاكستان زنده است آموزش ديده. او نگاه معاصر خود را در زبان كلاسيك مينياتور بيان میكند .
موقعيت جغرافيايى و معماری دانشكده ملى هنر كه در مينياتور او ديده میشود به دوران استعمارى (شبه قاره) تعلق دارد. او با نگرشى نو و پويا، جزئيات دقيق آن را در مينياتور خود گنجانيده. در اين آثار حس سرزندگی و خوشبينی نسبت به آينده به تصوير كشيده شده كه جسورانه در حال تكامل است.
از طرفى مرجان به بُعد ديگری از گذشته مینگرد: فرش ايرانى مشهور.
بافتن فرش مستلزم زمان، رنج و سختى فراوان است. اين كالاى يكتا در ايران به كمال خود رسيده و مناطق زيادى از جمله افغانستان و پاكستان را تحت تأثير قرار داده كه يكى از شناخته شده ترين دستاورد تمدن ايرانى ميباشد.
بدين سان به تصوير كشيدن فرشهاى كهنه و نخنما توسط او نمايانگر گسستگى و سركشى دنياى مدرن است كه ما امروزه خود را در آن مىيابيم.
پس همانند دو قطب (يينگ-يانگ) مريم و مرجان با به كار گيرى نماد گرايى تمدن به آيندهاى نه چندان مطمئن، در عين حال هيجانانگيز اشاره میكنند كه البته حقيقت جهان هستى ما نيز در اين باره است -وجود تناقضها.
نويسنده : عزيز سهيل، كيورتور مستقل در پاكستان