نیلوفر محمدی‌فر

آتیش بازی

من بادکنکی از هوای داغ‌ام. ممکن است به فضا بروم
طوری که انگار به هر حال اهمیتی نمی‌دهم.

چرا که خوشحالم
با من دست بزن اگر تو هم احساس می‌کنی اتاقی‌بی سقفی
چرا که خوشحالم
با من دست بزن اگر فکر می‌کنی خوشحالی تنها حقیقت است
چرا که خوشحالم
با من دست بزن اگر می‌دانی خوشحالی برای تو چیست
چرا که خوشحالم
با من دست بزن اگر دوست داری دست بزنی

اما خبر های بد هم می‌رسد وقتی از اینجا و آنجا حرف می‌زنند...

ترانه‌ی «خوشحال» ، از فارل ویلیامز