ستاره صالحی ارشلو
پرسهبافیها
شهرها به شکل پیچیده و غیرمستقیمی برساخته و روایتگر جامعهای هستند که در آنها جریان دارد. ساختمانهای نیمهکاره و خرابهها میل سیریناپذیر انسانها به ساختن، ویران کردن، تغییر دادن، دستکاری کردن و کنترل کردن را نشان میدهند؛ نشانههایی که جزو جدانشدنی زندگی در تهراناند. زندگی در کمتر شهری تا این اندازه با بلوکهای موقت سیمانی، اسکلتهای فلزی و سیلوها درهم تنیده است و شکل این تنیدگی بر اساس جایی از شهر که در آن زندگی میکنیم، مسیرهایی که میرویم و زمان و شکل جابجایی در شهر متفاوت است.
مهمترین تکانهی «پرسهبافیها»، مجموعهای که بعد از رفتن از تهران بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ کشیدهام، زندگی در تهران و پرسهزنی در آن بوده است. تلاش برای ارتباط با شهر جدید و فاصله گرفتن از تهران، نوع ارتباطی که با تهران داشتهام را همزمان روشن کرد و تغییر داد. عکسهایی که از تهران برای نقاشی کردن گرفته بودم و چند سالی منابع نقاشیهایم بودند، دیگر تصویر مناسبی از تهران نبودند. تصویر من از تهران از تک فریمهای عکس به سکانسهایی نسبتاً انتزاعی تبدیل شدند که در زمانی غیرخطی اتفاق میافتادند. مجموعهای از زمانِ عمدتاً شبانهی حضور در شهر، مسیرهایی که معمولا میرفتم و همراهان این پرسهزنیها همراه با همهی تجربیات شخصی و اجتماعی که تهران در خودش جای داده بود (از کشف ساختمانهای نیمهکاری تا تظاهرات در میدانهای اصلی) حال و هوای این سکانسها را شکل میدهد.
مجموعهی حاضر بیشتر از اینکه درگیر تصویر تهران باشد به دنبال ترسیم نقشههایی شخصی است که مثل تقابل آدمها و شهرها در دیالوگ بین اتفاق و کنترل شکل میگیرند؛ نقشهای از آنچه به یاد میآورم و آنچه فراموش کردهام. بافتن هاشورها به هم مثل یادداشتهایی در حاشیهی یک متن، تلاش برای فهمیدن فضا و تجربهی زیستهی من درشهری مثل تهران است که فکر میکنم با آدمهای زیادی آن را شریک بودهام.
ستاره صالحی ارشلو