نجوا عرفانی

شیر زن

آثار نجوا عرفانی نمایش وضعیت «زن» در رفت‌وآمد میان موقعیت امروز و دیروز است؛ وضعیتی که اغلب در قالب نقش‌های اسطوره‌ای به نمایش درمی‌آید تا وجوهی متفاوت از احوالات زنان را از بُعدی تاریخی و در یک مقیاس انتقادی بنمایاند. وجهی کنایی و پرسش‌انگیز هم در عنوان و هم در بطن آثارش است که وضعیت بغرنج زن امروزی را با تصاویر ساخته شده از الهگان اسطوره‌ای درهم‌آمیزد تا به عنوان ناظری بر زندگی امروز، پرسش‌هایی از اوج و افول جهان زنانه را پیش بکشد.
او در مجموعه پیشین یعنی «حوای عقیم» نگاهی امروزین به مفهوم زندگی و آفرینش داشت که از دیرباز در اسطوره‌های کهن مورد توجه بوده است؛ آفرینشی که از وجودی زنانه نشأت می‌گیرد و تنها به تولیدمثل بشری ختم نمی‌شود و آفرینشِ اندیشه، عشق، قدرت و آزادی را نیز در برمی‌گیرد.
اکنون در مجموعه «شیر زن» باز هم زن و سرنوشت او محور اصلی روایت آثار است. در اساطیر کهن خاورمیانه، ایزدبانوان به عنوان زنانی والا مورد پرستش و تحسین بودند و ارزش‌هایی انسانی و فراانسانی را تبیین می‌کردند؛ ارزش‌های معتبری که اکنون و از پس هزاران سال، در آغاز هزاره سومِ نبردهای بی‌امان و خونبار یا رنگ باخته‌اند یا دیگر ارزش محسوب نمی‌شوند.
زن در جهان اسطوره‌ای و در مقام تقدیس شده‌اش قدرت و صلح را توأمان با هم داشت و انرژی‌ها و نیروی رویش طبیعت از وجود او سرچشمه می‌گرفت. او با انگیزش نیروی باروری، صلح و بقا را بین انسان‌ها تضمین می‌کرد.
ایزدبانو در مجموعه جدید آثار نجوا عرفانی، زن امروز خاورمیانۀ در حال جنگ است؛ جایی که اسطوره‌های جنگ و صلح، آفرینش و مرگ از آن سربرآورده‌اند. زنِ آثار این هنرمند در حالت مسخ‌شدگی و سرگردانی، گاه به هیات نیمه‌حیوانی درمی‌آید و از موقعیت انسانی خویش دور می‌شود. جهان امروز نیروی زایش و آفرینشِ اندیشه و عشق او را تقلیل می‌دهد و برخلاف رویه صلح، این بار او همچون جنگاوری با ابزار خشونت بقا را پیگیری می‌کند.
نگاه کردن به آثار این هنرمند به ما گوشزد می‌کند: «آن هنگام که آفرینش تمام می‌شود، شروع نبرد است».

امیر سقراطی