داریوش قرهزاد
زمانی دیگر
حدودا سیزده سالی است که بر روی آثاری از فرهنگ شهری و نمادهای مردم نقاشی و عکاسی می کنم. این آثار در مواقعی به شکل رئالیسم، و در زمانی دیگر، بصورت انتزاعی، و یا تلفیقی از هر دو، به نمایش درآمده اند.
دیوار، همانند رسانه و بستری است که خرده فرهنگ ها و حتی جریان های اصلی فرهنگی یک شهر را به رخ بیینده می کشد آثار متاخرم، بازی با دیوارهای شهری است. فرم، انسان و هیاهوی انتزاع، بیننده را درگیر خود می کند. بازیی شاید زیرکانه از به رخ کشیدن چیره دستی هنرمندانه؛ خطوط آزادانه به هر سویی که می خواهند حرکت می کنند. آگاهانه و اتفاقی. موضوع، نقاشی است؛ اثر است، همین و بس!
البته موضوع در تمامی آثار روندی از پیش تعیین شده دارد و درست مثل آثار گذشته؛ انسان گم شده، بی برنامه و بدون هدف را هدف گرفته است.
با این تفاوت که در این کارها فاصله ها از بین رفته و آدمها در هم پیچیده و به هم تنیده اند. بی نظمی و درآمیختگی در اثار به گونهای اگاهانه و اتفاقی، شکل گرفته اند .