فرسام سنگینیحضور
تمامی وابستگیها و تعلقات، لذتها و خوشیها در نقطهای به پایان میرسند و از لحظهای به بعد حضور من بیمعنا خواهد بود. بودن و حضور داشتن حتی در بسیاری از لحظات عمر نیز میسر نمیشود، چرا که همواره دغدغهای از گذشته یا آینده، استرسها و یا اضطرابها وجود دارند تا تو حضور نداشته باشی، هرچند که وجود داشته باشی و در قید حیات.
در این مجموعه پیکرهها را در لحظهای تصویر کردم که حضور ندارند و ذهنشان مشغول چیز دیگریست. این حالت ازخودبیخود شدگی معمولا بعد از گذشت ساعاتی که با مدلها معاشرت داشتم بوجود میآمد. گفتوگویی خودمانی میانمان شکل میگرفت و احساس غریبگی و یخزدگی از میان میرفت.
انتخاب مدلهای زن برای نمایش این مجموعه از این جهت بود که محتوای مورد نظر در غالب فرمی زیبا تجسم پیدا کند. از نظر من خلق تصویر زیبایی از یک زن میتواند بر مادیت موقعیتی که از آن به عنوان زندگی یاد میکنم تاکید کند. مادیتی زیبا که همواره در حال گریز از تصاحب و تملک آدمی ست.