مروری بر آثار
ابراهیم فرجی
آذر 1393
پس از تاسیس دانشکده هنرهای زیبای تهران در ابتدای دههی 1320 ه.ش آموزههای متفاوتی از هنر به جریان افتاد. در یک تقسیمبندی بزرگ، نقاشی پیروان کمالالملک و مدرن از یکدیگر تفکیک شدند. «هنر مدرن» یا «نوگرا» آن طور که پس از آن ترجمه شد، گسترهایی از تجربههای سبکی و تکنیکی را در خود جای داده است. کتابها ،مشاهدهها، تدریسها و ...، تفسیرهای متنوع و البته متناقضی از هنر و نوگرایی در آن را شکل داده. در مسیر پژوهش، نقاشی ایران: محصولات هنری زیادی تولید و در کنار هم انباشته. برخی از این محصولات در میان دیگر قطعات جدا شدند و فرصت تمایز یافتن را پیدا کردند. همان نقاشیهایی که در نوشتارها و گفتارها مورد اشاره قرار میگیرند. اما بوده اند قطعاتی که در میان این بسیار قطعات، که دستی آنها را بیرون نکشیده و انگشتی برای اشاره به سویشان گرفته نشده است. تاریخ هنر، جایگاه متمایزی را به این نقاشیها که بسیاری از آنها در ابتدای یک تجربه متوقف شدهاند یا برزخی از سبکها را بازنمایی میکنند فراهم نکرده است.
ابراهیم فرجی (1383 - 1319) از دانشکده هنرهای دراماتیک با گرایش سینماتوگرافی مدرک گرفت. نقاشی را با شرکت در کلاس های متنوع دانشکده فرا گرفت و اولین نمایشگاه انفرادیاش را در همان دانشکده (سال 1344) تجربه کرد. پس از آن در نمایشگاههای گروهی گالریهای: تخت جمشید، نیازی، شیخ و... شرکت کرد. به سال 1350 در گالری سیحون نمایشگاه انفرادی گذارد و دوسال پس از آن در گالری سولیوان. پس از انقلاب 1357 بیشتر فرصت خود را در اختیار هنرجویان قرار داد و در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس مشغول شد. نقاشیهایش با فروتنی در دهه 80 کنار دیگر نقاشیها در دو نمایشگاه گالری نیازی قرار گرفتند. آزمونهای متعدد سبکی در نقاشیهای فرجی ظاهر میشوند. پرداختها به حداقل میرسند و ضرب قلمها با شتاب در کنار رنگها تمایلهای پست-امپرسیونیستی را به جریان میاندازد. بداهه پردازی با ناتمام بودن حاضر است و طنز با همین انحراف از جدیت پدیدار میشود. اتو پرتره و جستجوی شیوههای کنایی در آن اشارههای تاریخ هنری از رنسانس تا ونگوگ را به دخالت در نقاشی وا میدارد. نقاشی در این صحنه آن چنان به امتیازهای تاریخ هنری نظر ندارد بلکه بازنمایی آموزههای متعدد و روندهای سبکی متفاوت در بدنه هنر ایران است که فرصت مطالعه «فرهنگ تصویری» را فراهم میکند.