معصومه مظفری

گرمازدگی

از زمانی که گوستاو کوربه با اولین اثرش «صبح بخیر آقای کوربه» آغاز نگاه تازه‌ای را نوید داد که قرار بود تاریخ نقاشی غرب را به آینده پیوند بزند، واقع‌گرایی، در تداوم خود تا امروز، شکل‌ها و شیوه‌های متنوع و پتانسیل گسترده‌ای از خود بروز داده است: رئالیسم کوبیستی پیکاسو، تا واقع گرایی طوفانی گوتوزو بهترین نمونه‌های گرایشی هستند که می‌خواهد بدون توسل به احساساتی‌گرایی، واقعیت را، آن‌چنان که هست و نه چنان‌که ما در موردش قضاوت می‌کنیم، گزارش کند، اما با وجود همه تنوع موجود در بازتاب واقعیت‌های اجتماعی، واقع‌گرایی عینی کوربه تا امروز اعتبار و حتی جذابیت خود را حفظ کرده است.
آثار معصومه مظفری نیز در آخرین مجموعه آثارش ادامه همین سنت کوربه‌ای است. چهره‌هایی را که او در این نمایشگاه ارائه می‌کند همان‌هایی هستند که ما هر روز ده‌ها بار دور و بر خود می‌بینیم ... اگر دلی مانده باشد، می‌بینیم؛ اگر دماغی مانده باشد، می‌بینی که گرمای تابستان ایران، از گنجایش جاهاشان فراتر رفته است.
این بار چهره‌هایی را که او در مقابل ما قرار می‌دهد گزارش دقیق و غیر احساساتی از آدم‌هایی است که نوع نگاه و وضعیت ظاهری‌شان آینه‌ای از واقعیتی تاریخی است، اما درک این موقعیت تنها با برقراری ارتباط صرفاً عاطفی با این آثار، امکان‌پذیر نیست. حذف رفتار عاطفی نقاش در اجرای نهایی این آثار، به ما می‌گوید که او نمی‌خواهد عاطفه مشترک بین او و مخاطب محک ارزیابی اثرش قرار بگیرد، بلکه ترجیح می‌دهد که اندیشه و معیارهای عقلانی به کندوکاو آثارش بپردازند. و اگر با چنین معیاری در مقابل این آثار بایستیم، با اعجاب، خود را نیز درون یکی از آثار این مجموعه بازخواهیم یافت.
چنین است که واقع‌گرایی معصومه مظفری تنها به بازتاب ویژگی‌های ظاهری افرادی از اجتماع بسنده نمی‌کند، بلکه چهره‌هایش گزارش دقیقی از هم آوایی همه انسان‌هایی است که موقعیتی مشابه را تجربه می‌کنند؛ و به‌این‌ترتیب او یکی دیگر از وجوه بیانی واقع‌گرایی را به نمایش می‌گذارد.

کریم نصر