زرتشت رحیمیچند روایت از کتاب مقدس
ماهیت یک مکاشفه در جهان معاصر ما چیست؟ روایتی قدسی اگرچه میتواند از منبعی ماورایی الهام شده باشد اما به ناچار چنین الهامی به زبانی انسانی صورت میگیرد. زبانی که تاریخمند است و منعکس کنندهی اوضاع جهان معاصر خود. مجموعهای از عناصر بسیط ِ «اینجایی» است که در ترکیب خود اشارهای به ماورا دارند( چنان که جان لاک معتقد بود فرشته=انسان +بال). باز تفسیر شدن روایت مقدس بر اساس تجربهی روزمرهی ما، ما را بر سر چنین دوراههای قرار میدهد: یا فاصلهی تاریخی خود با سرچشمهی امر قدسی را میپذیریم و تا اندازهای از آن جدا و بیگانه میافتیم یا برای برقراری رابطهای صمیمی با آن، با عناصری از جهان خودمان مخلوط، و در نتیجه ناخالصاش می کنیم. مجموعهی اخیر حاصل رویارویی با چنین دوراههای از طریق رسانهی نقاشی است. به این ترتیب است که درخشش امر قدسی در این روایتها تلالو رنگبندی ها را بیش از پیش ساخته و بافتار آثار را خیال انگیزتر و حساستر کرده است. با این حال این نیز آشکار است که در چهارچوب هنر معاصر نمیتوان مانند تصویرپردازان قرون میانه عمل کرد. نوعی فاصلهگذاری به ناچار باید در این آثار باقی بماند تا متعلق به دوران ما باشند. تلاش من این است که ضمن ارائهی این روایتهای معنوی، شیوههای تحت اللفظی دلالت در نقاشی پسامفهومی را حفظ کنم و مخاطب را به این امر آگاه نگه دارم که «این صرفا یک نقاشی است.»
زرتشت رحیمی