عرفان جمشیدی
تکامل کور
«تکامل»، تغییری تدریجی تعریف شده است و با دگرگونی ویژگیهای فنوتیپی موروثی که در گذر زمان اتفاق میافتد، باعث تغییرات ژنتیکی و به دنبال آن تغییرات در ظاهر میشود. همینطور بر طبق نظریهی داروین، بهترین توضیح، آن بود که گونهها تغییر میکنند و اعضای هرگونه نیای مشترکی دارند. پرداخت من به روند شکلگیری موجودات با تغییر در ویژگیهای آناتومی و شخصیتیشان به سیری از تغییر میپردازد که باعث اختال در روند طبیعی شکلگیری جانداران شده است و تکاملی است رو به نقص، نه به ایدهآل رسیدن. روندی که از دخالت عوامل خارج از طبیعت شکل میگیرد و نقصهایی را به بار میآورد. این علاقهمندی به دخالت در طبیعت و خلق تخیلات از گذشته در نقاشی و صخرهنگاریها و مجسمهها دیده شده و در زمان حال
هم این علاقه به تخیل کردن و تولیدش به کمک استفاده از سلولهای بنیادین در آزمایشگاهها اتفاق میافتد و نشان دهندهی آن است که انسان در همهی زمانها متصورات خود را در قالب موجودی جدید تصویر میکند. شاید ذهن من هم از این قائده مستثنا نباشد. پرداخن به این موجودات و تغییر آنها برای خارج شدن از ظاهر طبیعیشان در طراحیهای من منجر به پیدایش «تکاملی کور» میشود که در آن، موجوداتی سیاه و ناسالم، در پسزمینهای از لکهها که نشانی از عدم حیات طبیعیشان است، پدیدار میشوند.