نرگس موسوی

وقتی سپیده زد

نمایشگاه من تلفیقی است از خشونت‎های جنگی در مقابل صلح ولطافتی که آرزوی زیستن در آن را دارم.
جهانی سرشار از تضاد...
درد ناشی از دیدن ویرانه ها و چشم های گریان پسرک جنگ زده و لذت گوش سپردن به آواز گنجشک‌ها وقتی که سپیده می‌زند.
در این مجموعه تلاش کرده‌ام یاس ناشی از دیدن بی‌رحمی اسلحه و موشک را با تصاویری شاعرانه و صلح‌آمیز تعدیل کنم.
لطافتی که با اردوگاه‌های کار اجباری، با مادران فرزند از دست داده، با مخروبه‌های جنگی، استخوان‌های شکسته و دفرمه شده و ماسک‌های حفاظت از گازهای شیمیایی در تضاد هستند.
و البته در سیاهی زمینه این جهان خشونت طلب، روشنایی رنگ‌های صلح‌آمیز، درخشندگی بیشتری دارند.
در این دنیای موازی که سعی به تصویر کشیدنش داشته‌ام، همچنان پرندگان می‌خوانند، درختان زیباترین و خوش‌رنگ‌ترین شکوفه‌ها را می‌دهند، مادرانه‌ترین لالایی‌ها خوانده می‌شوند و فرشتگانی که با چشمان سر دیده نمی‌شوند، در آسمان و روی زمین این حیات مادی و خشونت‌زده را تلطیف می‌کنند.
امیدی که علی‌رغم قتل‌عام‌ها، آتش‌باران‌ها و صدای کرکننده شلیک‌ها و انفجارهای قریب‌الوقوع هسته‌ای این جهان را قابل زیستن می‌کند...