مرضیه باقری
میانهی اجتماعات عام
در میانهی میدانِ همینی که هست، ما هر روز در جنگی نو متولد میشویم و میان جنگی کهنه میمیریم.
اینجا، دراین میانه مرگ خصلت کودکانی است که هنوز متولد نشدهاند.
بر ما به قدمت تمدنهای کهن لایههای خاکستر نشسته و رویاهای صلح روی هم آوار شدهاند.
به وسعت فانتزیهای معاصر تهی شدهایم.
میانِ میانهای که ما هستیم
میانهی ما و دیگران.
میانِ تعلیق آینده جهان ما.
میانِ این همه میانه.
میانِ هیچ.