آدام دونیژ

آنتروپی

آدام دو نیژ، با باستان‌شناسی زمان حال نگاه معمول به کنش‌ها و موضوعاتِ به ظاهر روزمره‌ را بررسی می‌کند. ابژه‌های او و مواد بصری‌اش در تکنیک‌های مختلف، در صدد کنترل شیوه‌ای‌ هستند که آنها را می‌بینیم. آنها، با نوعی خودسانسوری، طیف رنگی یا میدان بصری خود، و در همان‌حال قهرمانان‌شان را، به طبیعت بی‌جان فرومی‌کاهند.
آدام دو نیژ، در ارائه موقعیت‌هایی کمابیش بی‌خطر، تجزیه، انتزاع، یا بیهودگی را به روشی کم‌گو و بی‌جار و جنجال به کار می‌برد؛ آنها به آخرین ابزار بیان در شرایط افراطی بدل می‌شوند. نابودی/بازسازی اشکال شناخته‌شده می‌تواند نظم چیزها را نقد کند، و انتزاع اغلب به عنوان اسلحه‌ای سیاسی در نظر گرفته شده است. پس از فوکو، اِعمال قدرت بر افراد، یک دگردیسی مدام است؛ از شی‌سازی انسان (از اشیای بی‌جان تا شکل نهایی آن: اعدام در ملاء عام) تا شکلی پنهان، جایی که مجریان قدرت ناپیدایند.
افزون بر اینها، نابود کردن یا برهم زدن پیام‌های محسوس/درک‌پذیر می‌تواند راه غایی فرد برای بازیابی کنترل بر هویت خویش باشد؛ امری که به پارادوکس خودنابودگری در مقام راهی به سوی آزادی می‌انجامد. اشخاصی که در طراحی‌های آدام دو نیژ معرفی می‌شوند شاید «هیچ کاری» یا «هیچ کار مفیدی» نکنند یا حتی ممکن است «اصلاً چیزی برای فهمیدن/یا دیدن وجود نداشته باشند». این «هیچ» خارج از هر «نظمی از چیزها» قرار دارد.