داوود درّا
فصل دوم
« گاهي عامل زمان آنقدر مهم است كه بايد تنها عامل روشن و فرضيه ي اساسي و اصلي براي پاسخ به مسأله قرار گيرد.» (اندره موروا)
تاريخ انسان،در ابعاد زمان داراي معنا و مفهوم است .نوعِ بینش و اراده ی انسان،همواره در دگرگون ساختن تاریخ،دخیل بوده است . تحقق تحولات،در حالی که در شریان زمان، مفهوم درست و نادرست خود را باز مییابند، فصل مقوم و به تعبير ديگر، شالوده و اساس تشکیل لایه های تاريخ هستند؛تحولاتی که به ارزیابی دیگر عوامل می افزایند و همچون تجربیاتی که تنها زاده ی زمان اند ،تبدیل به بُعد تاثیرگذار در فرضیه یِ آینده ی پیش رو می گردند.
داود درا