نگار جهانبخش
طراحان ، طراحان
برای دیده شدن باید باشی ، نور باید باشد ، هوا باید باشد . نور روی تو بتابد ، از تو بازتاب کند و در اتمسفر حرکت کند . باید مخاطبانی باشند که با چشمانشان تصویر شما را که دستانتان را تکان می دهید ، که لبهایتان را می جنبانید و حرف می زنید را دریافت کند . باید توانایی تشخیص رنگ ها و نورها و سایه ها را داشته باشند . باید مغذشان بتواند تصویر مجازی شما را به حقیقی و تصویر حقیقی شما را به مجازی تبدیل کند . باید درک کنند که وقتی دستت را در هوا مشت می کنی و حرکت می دهی چه می گویی !؟ چه می خواهی که بگویی !؟
باید کسانی باشند که ببینند ؛ که مغذهاشان ، جشم هاشان و عینک هاشان برای دیدن شما تلاش کند . برای شنیده شدن باید کسانی باشند با گوش های سالم ، مغذ های سالم . باید افکار خود را باز نگه دارند تا بتوانند درست بشنوند و درست ببینند ... اگر خواستند ؛ اگر توانستند ؛ و بر دیده هاشان ، شنیده ها شان ، تامل کنند . اگر خواستند ؛ اگر توانستند .
آن چه پیش روی تان قرار دارد یک گذر است ، یک پل یا یک اتصال است میان مفاهیم شخصی با جامعه مان ؛ دقیق تر شاید جامعه ی هنری مان ؛ و دقیق تر از آن شاید جوامع هنری !
آن چه پیش روی تان قرار دارد یک گذر است ، یک پل یا یک اتصال میان سنت گرایی و مدرنیته ؛ یا میان مدرنیته و معاصر . باید بدانید که هیچ چیز در این جا بیهوده نایستاده است . خیلی چیز ها اصلاح شده اند ، خیلی حذف و اضافه شده اند ؛ از آن گلدان و روزنامه گرفته تا آن پیرمرد .
آن چه پیش روی تان قرار دارد گذری ست ، پلی ست ، اتصالی ست هم چون شرایطی که جامعه ی ما ، منطقه ی ما ، روزگار ما و یا حتی دنیای ما در آن قرار دارد .
آن چه پیش روی تان قرار دارد یک گذر است ، یک پل یا یک اتصال میان هنر معاصر و نقاشی ، نقاشی و پیر مرد ، پیر مرد و نقاش .
نوید جهانبخش
9/4/92