ساغر دئیریآن مرد با اسب نیامد
نقاشیهای ساغر دئیری کینهتوزانهاند. کینهی سالم و سرحال. قر نشده. بدل به یأس و سرخوردگی نشده. زبانش در دهانش میچرخد. در قفا نیست. مستقیم روبرویش را نگاه میکند، استغفراللهگویان چشمانش را برنمیگرداند. روبرویش را نگاه میکند. نمیگوید: الهی ذلیل بشوی. زمینگیر بشوی. خیر از جوانیت نبینی. بیشرمانه میگوید: «متنفرم». با انگشت نشان میدهد: «از تو.» انگشت این نقاشیها دراز است. نمیگویند نگاه کن. میگویند کوری که نمیبینی. درشت حرف میزنند.
ساغر دئیری راه دور نمیرود.
مدرسهی دخترانه. غیرانتفاعی یا انتفاعی. مردمی یا غیرمردمی. نمونه یا غیرنمونه. فرزانگان یا اراذل. تیزهوشان یا ... شبانه. روزانه. ریاضی. تجربی. منحصربهفرد است. انسانی. نظام قدیم. نظام جدید. منحصر
ماست. پیشدانشگاهی. کار و دانش. یکشیفته. دوشیفته. در هیچ جای دنیا نظیر ندارد. سهشیفته. بنفش. زیتونی. نوکمدادی. آجری. سیاه. قهوهای. سبز لجنی. سرخابی. پستهای. عجیبترین رنگهای عالم. سرمهای. سرمهای. سرمهای. دیوار سرمهای. در سرمهای. کیف سرمهای. کفش سرمهای. پاچه سرمهای. مقنعه سرمهای. غیر از خود چشم که سرمه ندارد.
مدرسهی دخترانه یعنی مقنعه؟ یعنی پاچهی اضافه که با کش وصل میشود؟ یعنی ابروهای پرپشت؟ دخترهای این روزها را ندیدهاید. هر کاری بخواهند میکنند. آدم یک چیزهایی میبیند. پناه برخدا! هر کاری بخواهند میکنند. زمان ما کجا اینطور بود؟ هر کاری بخواهند میکنند. مدرسههای بالاشهر فرق میکند. هفت قلم آرایش! هر کاری بخواهند میکنند. از همان سنین پایین. باور کن! جان خودم! سمیه میگفت! هر کاری بخواهند میکنند.
لباسهایی که سالیان است بیآب و شوینده در ماشین میچرخند.
باوند بهپور